دوست داشتنی های من و آقا سید علی ام ....

دستنوشته هایم در لحظه های شانه به شانه با همسر طلبه ام

دوست داشتنی های من و آقا سید علی ام ....

دستنوشته هایم در لحظه های شانه به شانه با همسر طلبه ام

فقط مادر....

مادر که درخانه نباشد همه چیز بهم میریزد...


علی نجف...


زینب سوریه...


حسین کربلا...


حسن مدینه...




مهدی را،نمیدانم...!!!!


فاطمه جان رفتی و همسرت،بچه هایت پاره های تنت اینگونه از هم جدا افتادنند...


وقت رفتنت نبود پاره تن پیامبر(ٌص)،روشنایی خانه علی...


فقط مادرم،می توانم بگویم کاش بودی...کاش...


نمیدانم چه بگویم،شما بزرگ تر از آنی که در واژه های حقیرمن جای بگیری...

  • فاطیما

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی