گاهی وقتا دلم هوس شیطنت میکنه....
ازهمون شیطنتایی که بهم بگی مگه دستم بهت نرسه...
دیشب 1393/12/17دلم گرفته بود دردل هوای حرم راداشتم...
اما...اماکدام حرم...حرم کدام یک از پسران حضرت فاطمه...دردل غوغایی داشتم...نمیدانستم دل مرادنبال کدام یکی میکشاند...
گوشی را در دست گرفتم ناخوداگاه کلمات را در صفحه گوشی تایپ کردم،دستم خودش مینوشت درفکرم چیزی نبود...
کلمه به کلمه نوشتم :ا م ش ب ب ر ی م ح ر م ا م ا م ر ض ا؟؟؟{امشب بریم حرم امام رضا؟؟؟} وبرای یار زندگی ام آقاسیدعلی ام ارسال کردم...
بعداز ارسال پیام به خود آمدم،پیام را نگاه کردم...
در دل زمزمه کردم یعنی او مرا طلبیده؟؟؟!!!
جواب پیام را که گرفنم باخود گفتم آری حتما طلبیده شدی...
در دل خوشحال بودم اما یاد ناراحتی خود که می افتادم غم تمام وجودم را فرامی گرفت...
وارد حرم که شدم مرواریدهایی همانند شبنم گونه ام را نوازش میداد...
رفتم کلی با امام رضا در دل کردم و دلم خالی شد از همه ی هیا هوهایی دنیا...
همونجا پیش امام رضا از اینکه آقاسیدم را به من در بهترین روز هدیه دادند خیلی تشکر کردم و ازشون خواستم که راه هایی پیش پام بزارن که هیچ وقت یه اخم به صورت پسرشون نیارم...
آقاسیدمن از اولین روز شروع زندگی مشترکمون یه لحظه هم در شرایط خیلی سخت منو تنها نزاشته و من هم تا جایی که در توانم بوده تنهاشون نزاشتم ...
دوست دارم فریاد بزنم بگم عشق من آقاسید علی ام ممنون که همیشه یارو همراهم بودی منون امیدزندگی فردای من....
اگه دیشب آقاسیدمن نبود معلوم نبود شب تا صبح را چگونه میگذراندم...
آقاسیدم با وجودت،بادستات،با حرفات بهم امیدزندگی کردن می دی ممنونم عزیزترینم...
سلام به ماداری دنیا...
امروز که شهادت مادرکل عالم میخوام یه کوچولو صحبت کنم باهاتون...!!
من خودم هنوزمادر نشدم که طعم مادر شدنو بچشم ولی یه حرفایی تو دلم هست که میخوام بگم...!!
شما مادرایی که دخترتون به سن تکلیف رسیده ولی هنوزم سر لخت میاریش تو کوچه خیابون نمیگی دلم مادر همه ما حضرت فاطمه(س)به درد بیاد...!!
آهای مادری که میزاری خیلی راهت دختر پاکت با پسرای خیابون رابطه داشته باشه میدونی چقدر دل مادرمونو میشکنی...!!
شمایی که وقت نماز واسه دخترت کنار خودت سجاده پهن نمیکنی که نماز بخونه نمیگی مادر همه ما غصه بخوره...!!
بیا مادر جامعه وسرزمین من یه کوچولو هوای مادرت فاطمه الزهرا(س)داشته باش نزار آه بکشه...!!
همه ما مادریم ولی خوب میدونیم که هیچ کدوممون بهتر از مادر عالم هوای دخترامونو نداریم....!!
مادرمون رفت غریبانه رفت ولی چادرش که برای آن سیلی خورد را به جا گذاشت...!!
پس به خاطر صورت سیلی خورده دخت پیامبر(ص) بیایین چادرامونو حفظ کنیم...!!
من هنوز بچه ندارم ولی عاشق اون لحظه ام که دخترم بیا بگه مامان جون برام از این چادرای خودت میخری...منم باعشق براش چادربخرم و سرش کنم اونم همش بره جلو آینه وهی خودشو نگاه کنه بعدشم به باباش بگه نگاه کن باباجون چه خوشگل شدم....!!
عاشق اون لحظه ام که کنارم سجادشو پهن کنه و مثل من نماز بخونه و بادستای کوچولوش قنوت بخونه...!!
پس مادرای جامعه و سرزمین من بیایین یه ذره به فکر مادرمون زهرا(س)باشیم...!!